شنیده ام که حال پیر فرزانه ما، داریوش شایگان خوب نیست. سلامتی اش را آرزومندیم و بی گمان، او با آثارش جاودانه شده است و جاودان خواهد ماند. "پنج اقلیم حضور" از جمله آثار اوست که به خصلت شاعرانگی ایرانیان می پردازد که در میان ملت های جهان یگانه است. به روایت شایگان، ایرانیان مقهور و مسحور نبوغ گرانمایه شاعرانشان، دمی از حضور فعال آنان غافل نمی مانند، حضوری که نشانهایش را در گوشه گوشه زندگی هر ایرانی و در زوایای مختلف روحی او می توان یافت. او از همسر نیکوس کازانتزاکیس (نویسنده مسیح بازمصلوب) نقل می کند: "من در هیچ کجای دنیا ندیده ام که مقبره یک شاعر بزرگ، زیارتگاه مردم باشد! شاید شما تنها ملتی باشید که با شاعرانتان چنین ارتباط معنوی عمیقی دارید و چنان ارجی برایشان قائلید که حضوری مداوم در زندگی شما دارند."


از نگاه شایگان، این سرسپردگی می تواند گاه حکم تیغ دو دمی را داشته باشد که لبه دیگرش، تفکر آزاد (یعنی تفکری که دل به دریا زند، طرح مسئله کند، و به پاسخ های پیش داده بسنده نکند) را نشانه می گیرد؛ ولی این، مانع از آن نمی شود که در دنیای افسون زدایی شده کنونی، شعر از ایفای نقش ابدی خود باز بماند.

پیشگفتار و مقدمه کتاب را در اینجا بخوانید، باشد که عطش خواندن همه کتاب را در شما برانگیزد.

پنج اقلیم حضور